تکلیف روز غضنفر تعويض روغنی باز می کنه ورشکست می شه
تعويض روغنی رو طبقه دوم باز کرده بوده ! غضنفر تو آتش سوزی می ميره پزشکها ميگن : علت مرگ ۱۰٪ سوختگش ۹۰٪ کوفتگی ميرن تحقيق می کنن می بينن : دوستاش با بيل آتيشو خاموش کردن ! غضنفر به دوستش ميگه : قل مراد ، قربون دستت برو عقب ماشين ببين چراغ راهنما ماشين كار ميكنه يا نه قل مراد ميره عقب ماشين ميگه : كار می كنه ، كار نمی كنه ، كار می كنه ، كار نمی كنه…! غضنفر رفته بوده تماشای مسابقه دو ميدانی وسط مسابقه از بغليش می پرسه : ببخشيد ، اينا واسه چی دارن ميدون ؟! طرف ميگه : برای اينكه به نفر اول جايزه ميدن غضنفر یکم فكر می كنه ، می پرسه : پس بقيشون واسه چی دارن ميدون ؟!
غضنفر می خواسته از همسایه شون نردبون قرض بگیره
با خودش فکر می کنه ، میگه : الان اگه برم بگم نردبونتون رو بدین شاید همسایه بگه نردبون ما کوتاهه ، یا بگه نردبون ما شکسته ، یا بگه نردبون رو به یکی دیگه قرض دادیم. خلاصه می ره دم خونه همسایه در می زنه همسایه میاد دم در میگه : بله بفرمایید… غضنفر میگه : برو بابا شما هم با این نردبونتون !!! ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------- زن اولی : این مردها واقعاً خیلی لجوج و یک دنده هستند ! زن دومی : چی شده ؟ زن اولی : مثلاً این شوهر من ، دیروز درست چهار ساعت براش توضیح دادم آخرش هم قبول نکرد که نکرد ! زن دومی : خوب چی رو داشتی براش توضیح میدادی ؟ زن اولی : این که من آدم پر حرفی نیستم !!! ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------- قل مراد : غضنفر چرا دستت شکسته ؟ غضنفر : دیروز روی یه دیوار بلند راه می رفتم که یه دفعه دیوار تموم شد !!! ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------- از غضنفر می پرسن : نظرت راجع به مار چیه ؟ میگه : حیوون خیلی خوبیه ! اما حیف که همش دُمه !!! غضنفر تو قسمت کامپیوتر استخدام می شه
در پایان روز اول ، رئیس ازش می پرسه : خوب ، امروز چکار کردی ؟ غضنفر میگه : هیچی کلیدهای کیبورد نامرتب بودن به ترتیب الفبا مرتبشون کردم !!! ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------- غضنفر یه پتو می خره که عکس دو تا پلنگ روش بوده شب با تفنگ دولول میره زیر پتو !!! ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------- غضنفر ميگه من 2روزه از اين چشمه آب ميخورم اين آقا اومده پی پى كرده توش !
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------- غضنفر یه رستوران باز می کنه ولی هر روز ظهر خودش می رفته بیرون غذا می خورده بهش میگن چرا همین جا غذا نمی خوری ؟ میگه : آخه نامرد خیلی گرون میده !!!
غضنفر ميخواسته بياد تهران، ميره ترمينال از يه راننده ميپرسه آقا بليط تهران چند؟ غضنفر ميگه: خوب مرتيكه خر چرا هر چي علامت ميدم نگه نميداري؟! من ميخواستم كرج پياده شم. --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- یارو رو داشتن به جرم قتل زنش محاكمه می كردن . دادستان می گه : سنگدل ?! تو وقتی داشتی زنت رو می كشتی، ندای وجدانت رو نشنیدی ؟! طرف می گه : نه والله ! بس كه این زنیكه جیغ و داد میكرد مگه می ذاشت ما چیزی بشنویم ؟!!
یه نفر بچش میگه برو دو تا نون از خونه همسایه بگیر . بچه میره و برمیگرده میگه نون ندادند.باباهه میگه : همسایه چه خسیسه؟! برو از تو یخچال خودمون بیار ! به یک نفر ميگن چرا مشکي پوشيدي ؟ ميگه بابام مرده ميگن حالا چرا پاره پوره ؟؟؟ ميگه خدا بيامرز نميزاشت خاکش کنيم !!! یک نفر تو كيوسك تلفن بوده، بيرون كه مياد ازش ميپرسند سالمه؟ ميگه: سالمه فقط آفتابه نداره آخرین مطالب آرشيو وبلاگ نويسندگان موضوعات پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|